بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّ الَّذِینَ یَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى لَهُمْ مَغْفِرَهٌ وَأَجْرٌ عَظِیمٌ (٣)
در آیه پیشین، از دو دستور سخن به میان آمد:
۱٫ صداهای خود را برتر از صدای پیامبر بالا نبرید.
۲٫ با گفتار، صدای خود را برای پیامبر آشکار نسازید، به مانند آشکار ساختن صدای برخی از شما برای برخی دیگر.
این آیه شریفه از کسانی سخن میگوید که دستورات فوق را گوش فرامیدهند:
همانا کسانی که صداهایشان را نزد رسول خدا پایین میآورند، همان کسانی هستند که خدا قلبهایشان را برای تقوا آماده ساخت. برای ایشان مغفرتی و اجری بسیار بزرگ است.
آری ثمره اطاعت از دستورات مطرح شده در آیه دو، آن است که خدای بزرگ قلوب ما را برای رسیدن به تقوای مطرح شده در آیه یک آماده میسازد و این فرمولی بسیار روشن و آشکار است. اگر بخواهیم مطابق اصول نظام ولایی، از ولی جامعه اسلامی پیش نیافتیم و اگر بخواهیم توفیق رعایت تقوای الهی در این باره را داشته باشیم، باید صدایمان در پیشگاه رهبر الهی جامعه اسلامی پایین باشد، نه بالاتر از صدای ایشان و نه آشکار و همتراز با صدای ایشان.
برخی میگویند: رهبر جامعه اسلامی هم یک نفر مانند سایر مسئولان نظام اسلامی است و نباید او را مقدس دانست. این افراد تنها ظاهر بشری او را میبینند و از جایگاه او غافلند. رهبر مؤمنان، نماینده خدا در حکم و حکومت بر ایشان است و احترام به حریم الهی او، احترام به حکم و حکومت خدا بر مؤمنان است. آیا خدا هم یک نفر مانند سایر مؤمنان است؟ مسلما چنین نیست، پس نماینده او هم جایگاهی فراتر از سایر مؤمنان دارد و رعایت این جایگاه، ضامن سعادت خود مؤمنان است.