مربی شایسته

بسم الله الرحمن الرحیم

نوشته بودید:

استاد محترم جناب آقای صبوحی

با سلام

این جانب توفیق داشتم در دوره های تدبری که مؤسسه شما برگزار می کند، شرکت کنم. در حد خودم درک می کنم که چه کار پر زحمت و پرچالشی را شروع کرده اید. به شما خداقوت می گویم و امیدوارم بیش از پیش موفق باشید.

سؤالی از محضر جنابعالی داشتم: این جانب در دوره تدبر شرکت کرده ام اما از این که خودم را به عنوان یک مربی قرآن مطرح کنم، نگرانی هایی دارم. اولین نگرانی من این است که آیا صلاحیت اخلاقی کافی برای ادعای مربی قرآن بودن را دارم؟ من که می دانم تفکر و رفتار قرآنی ندارم، اگر موجب رویگردانی عده ای از قرآن و دین شدم چه؟ کم ندیده ام جوانانی را که بر اثر مشاهده رفتار افراد مدعی دین، از دین زده شده اند. اصولا نگاه صحیح به این موضوع کدام است؟

نگرانی دوم من کم سوادی در زمینه قرآن است. من که می دانم به بخش های زیادی از علوم دینی و قرانی احاطه ندارم، آیا حق دارم ادعای مربی قرآن بودن داشته باشم؟

لطفا راهنمایی کنید.

با تشکر

جواب مرا هم بخوانید:

او را خوب می­شناسیم. آشناست. شاید با او فاصله داشته باشیم، ولی دور نیست. یا علی…

۱٫      نیت ناب: جز با خدا معامله نمی­کند و حتی به خاطر خلوص نیت، طلبکار نیست… آیا می­توانید فاصله تجارت با خدا تا خسارت و ضرر را محاسبه کنید؟!

۲٫      اخلاق نیک: آنچه از قرآن فراگرفته، در خلق و خوی وی تبلور یافته است. نامهربانش نمی­یابند. بی­تفاوتش نمی­دانند. مربی حقیقی قرآنش می­خوانند. همیشه با طهارت جسم و جان در کلاس تدبر حاضر می­شود. به هنگام قرائت سوره­ها و ارائه تدبر آنها، حضور قلب دارد و قبل از همه خود را مخاطب قرار می­دهد. حقیقت­پذیر است و بر اشتباه خود اصرار نمی­ورزد. قرآن برای او از خودش مهمتر است. به مخاطب خود حسن ظن دارد. به قرآن و قرآن­آموزان احترام می­گذارد. تلاش می­کند تا دست مخاطب را در دست قرآن بگذارد و خود را میان قرآن­آموزان و قرآن فاصله نکند. از بیان مطالب بی­بنیان و ضعیف خودداری می­کند. تعصب بی­جا ندارد. برای علامت سؤال یا نمی‌دانم احترام قائل است. به پرسشهای به جای مخاطبان اهمیت می­دهد. از همه توانمندی­ها و هنرهای خود برای ترویج قرآن کریم بهره می­برد و…

۳.      علم صافی: آنچه را آموزش می­دهد، خوب فهمیده است و خوبتر می­فهماند. نیکو می­شناسد و نیکوتر پاس می­دارد. اگر پیش آید، نشان می­دهد که دانای علوم قرآن است. اصطلاحاتی مانند وحی، آیه، سوره، جمع، تحریف، محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ و…، برایش مبهم نیست. از متون تفسیری، غریبه نیست. دست کم مباحث قرآنی تفسیر شریف المیزان را خوانده و شاید مباحثه هم کرده است. در مبانی اساسی تدبر، پایش نمی­لرزد و شک و تردید ندارد. آن­قدر خوب فهمیده و پذیرفته است که خود، منبع پاسخ به سؤالات و مجهولات شده است. روش مواجهه تدبری با یک سوره را خوب می­داند. با تدبر در سوره­ای که درس می­دهد، خوب آشنا و مأنوس است.

۴٫      حلم وافی: علم خود را درست و به­جا عرضه می­کند. در کلاس و درس و بحث، صبور و استوار است و شرح صدرش مثال­زدنی است. نه، خنثی نیست، بلکه سینه­ای فراخ دارد و تاریکی جهل بر نور علمش غالب نیست.

۵٫      مهارت کافی: قاری ماهر قرآن است. نیست؟ دست کم صحیح و زیبا می­خواند. نمی­خواند؟ زیبا هم که نتواند قرائت کند، می­دانیم که نادرست نمی­خواند. دیگر از این کمتر، راه ندارد. هر جای قرآن را که بخواهی، با ترجمه و مفاهیم آن آشناست. مگر می­شود که مربی تدبر در قرآن باشد و مهارتی نسبی در ترجمه و مفاهیم قرآن نداشته باشد؟ کلاس و کلاس­داری را به شایستگی می­شناسد و از عهده تدریس مسلط به خوبی بر می­آید. در این زمینه، مطالعه کرده و هر روز در پی افزایش دانایی­ها و توانایی­های خود در راه تدریس تدبر در قرآن کریم است.

۶٫      عزم جزم: با پیش آمدن مشکلات و بروز ناهمواریها، میدان را خالی نمی­کند، زیرا با توکل بر الله جل و علا، به آینده­ای روشن در بهشت رضای دوست می­اندیشد و رشته عزمش را محکم به قرآن گره زده و این امر، همواره مشکلات را در برابر او کوچک کرده، او را در برابر مشکلات بزرگ کرده است…

۷٫      روحیه خستگی­ناپذیر: برای ارتقاء بایسته­های مربی­گریش، خستگی را خسته کرده است و این نیست، مگر به خاطر ایمانی که به راه خویش دارد…

او مربّی تدبر در قرآن است. او نزدیک است. دریابش. خدا یار و نگهدارت…

البته شرط آن است که حرکت کنی نه اینکه از حرکت باز ایستی…

پس یا علی

دست‌نوشته‌های استاد صبوحی
ارسال برای دیگران
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این قسمت را پر کنید
این قسمت را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

keyboard_arrow_up